بدون عنوان
وای عزیزم نگاهی گذرا به وب انداختم آه از نهادم بلند شد ، و قطره اشکی از چشمانم غلتید نمی دانم چه بگویم حس غریبی دارم و کمی سکوت سکوتی در دل و جانم و....
کاش می شد از تمام لحظه های زندگی فیلم گرفت ، همیشه فکر می کردم چشم و حافظه ام مانند یک دوربین عمل می کند ولی زهی خیال باطل که مغزم مموری کارت کم آورده است و کلی از خودم نا امید شدم و غصه ام بیشتر که چار خاطراتت را همان زمان بروز ننوشتم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی