اميركياناميركيان، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 8 روز سن داره

به قشنگي یک رویا

شرمنده ام عزیزم

1393/3/11 12:04
نویسنده : مروارید
511 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گلم ، خواستم از تو برای تو بنویسم ولی نشد نه اینکه نخواستم ، موقعیت کاری و ... این زمان را از من گرفتم حتی یادم  رفت همچین  وبلاگی هست ازت معذرت می خواهم که قشنگترین خاطراتی  را که از تو داشتم و می خواستم ثبت کنم را ثبت نکردم . درست  یک سال و نه ماه است که از قشنگترین هایت برایت ننوشتم بهتر بگویم برای خودم و دلم ننوشتم شاید برایت این سئوال پیش بیاید مگر چه شده بود ؟ پس به اختصار می گویم :  

درست مهرماه 1391 شرکتی که در آن کار می کردم و دولتی بود طبق قانون   ؟  ماده  ؟ خصوصی سازی شد و مثل همه کارهای این مرز و بوم اول یک دکمه خریدند و بعد به دنبال خرید کت راه افتادند و قسمتی که من کار می کردم تعدیل نیرو شد و کار دو نفر دیگر هم افتاد به دوش مامانی با حاشیه های بسیار  وقتی هم که خانه بودم به دنبال  کار و مشغله های خانه داری و خود کومچو لوت بودم. بگذریم البته می دانم اینها هیچکدام توجیه خوبی نیست شاید باید در این زمینه به خودم کمی سخت می گرفتم .

در مجموع دلم خیلی گرفت امیدوارم ذهنم یاری کند و چیزهایی را که بخاطر دارم به طور مختصر در این وبلاگ بنویسم .

حالا یه چیزی گفتم بگذریم دیگه پسرجان اخماتو وا کن پر رو هم نشو چشمک

و اینک این منو این وب  خاک گرفته

کارم در آمد دیگه ، حالا آستین ها بالا 1-2-3 شروع

بسم الله

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)