اميركياناميركيان، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 9 روز سن داره

به قشنگي یک رویا

دومین تولدت مبارک

1391/7/17 9:33
نویسنده : مروارید
593 بازدید
اشتراک گذاری

 پسرم ، عزيزم ، زيبايم ، اميدم ، عشقم نفسم با كدام كلمه صدايت كنم كه گويا ي احساسم به تو باشد نه هيچ

كدام از اين لغات بيانگر حسم به تو نيست واژه كم مي آورم براي تعبير اين احساس مرا ببخش مرا ببخش كه كه جسم لطيفت را در آغوشم فشردم مرا ببخش كه با دستان آلوده به گناهم پيكر بهشتي ات را  نوازش كردم مرا ببخش براي هر چيزي كه برايت دلنشين نبود و من بر تو تحميل كردم

اي قشنگ ترين روياي زندگي ام نمي دانم از چه چيز واز كدام شيرين كاري هايت بنويسم دستانم و زبانم قاصر است از بيان احساساتي كه با ديدن اينها به من دست مي دهد نمي دانم چرا ؟

انگار كه زياد دوست ندارم بنويسم چون هنگام نوشتن احساس غمي بزرگ همراه با شيريني زود گذر به من دست مي دهد وقتي مي نويسم انگار به خودم يادآوري مي كنم كه اين روزها و ساعات گذشتني است همانطور كه تا به امروز گذشته است و يادآوري اين موضوع اشك را در چشمانم جاري مي كند

وقتي به چشمانت نگاه مي كنم معصوميت و مهرباني را تا عمق وجودت مي بينم ووقتي دستانت را در دست مي گيرم پاكي ات را لمس مي كنم وقتي راه مي روي و من به پاهاي كوچك ات نگاه مي كنم مي فهم كه هنوز پاهايت براي راه رفتن در اين دنيا آماده نيست وقتي مرا مي بوسي بوي نفست را بويي از بهشت مي دانم و احساست را همچون لطافت گلبرگ بر جسم و روحم حس مي كنم پس مي نويسم از تو براي تو

توئي كه ..............

دوستت دارم

برايت بهترين هاي دو جهان را آرزو ميكنم و عاشقانه به پايت مي نشينم و شاهد رشد جسمي و روحيت هستم به اميد روزهاي خوش براي تو اي افسانه زندگي من

به دنبال واژه می گردم برای تو ، چه سخت است بیان احساسات و عواطفم نسبت به تو ، تو برای من قطعه ای از بهشتی با رنگ و بویی از بهشت مگر برای فرشته ها لغتی می توان یافت  که من برای تو

دو سال پیش در 2/6/89 چشم به جهان گشودی و مرا غرق در عشق نمودی از اینکه آمدی و مرا ، روح مرا و دید مرا نسبت به زندگی عوض کردی اول از خدا و سپس از تو ، امیر کیانم متشکرم

تولدت را تبرک می گویم و امید وارم همچنان این لبخند زیبا برای همیشه بر روی لبان زیبایت نقش ببندد و هیچگاه شاهد ناراحتی و قطره اشکی در چشمان زیبایت نباشم سلامتی ات آرزوی هر روز من است .

امیدوارم در این دو سال من هم نقش و وظیفه مادریم را به خوبی انجام داده باشم و تو نیز از من راضی باشی هر چند که با خنده و بوسیدن و در آغوش کشیدن من با زبان بی زبانی این را به من می رسانی که تا اندازه ای در این امر موفق بوده ام .

دو سال با همه خوشی هایش گذشت که هر روزش برای من خاطره ای بس شیرین رقم زدی از کدام شیرین کاریت بگویم از کدام ,ا مامان گفتن هایت ، از کدام نگاه معنی دارت ، از کدام بوسیدن هایت ، از کدام نازی گفتن هایت  و از کدام ..... که هر کدام در ذهن و روح من حک شده است .

تولدت را تبریک می گویم و از خدا می خواهم که به تو سلامتی جاودانه عطا فرماید و تو را به تک تک آرزوهایت برساند که من آرزومند آرزوهایت هستم و با صبر به پایت می نشینم تا لحظه لحظه رشد و شکوفائیت را ببینم.  

ازت متشکرم که پا به دنیای کوچک من نهادی و دنیای مرا همچو روح لطیف ، بزرگ و آسمانیت بزرگ نمودی  می خواهم این نوشته ها را به اتمام برسانم ولی لغتی و جمله ای نمی یابم پس ناگزیر از پیدا کردن جمله ای مناسب  برای احساساتم نسبت به تو می گویــم :

نازنیم ، جانم ، زندگیم ، نفسم ، جسمم ، روحم همه هستی من دوستت دارم

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز


 

گل من تولدت مبارک

میـلاد زمینی شدنت مبارک

هر چند که تو برای من همیشه همان فرشته ای هستی که بودی

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)