یادگاریهای خرداد ماه
با این موهاش شده شکل جوجه خروسها که پریده توسینک ظرفشویی-خرداد ماه
کنار دریا نشسته داره به سنگهای بزرگ و قلمبه و سلنبه پشت سرش نگاه می کنه -ایزدشهر-خردادماه
اینجا هم داره به آدمها نگاه می کنه به تنها چیزی که نگاه نمی کنه دریاست ، عجبا این دریا با این هیبت هیچ جذابتی براش نداره ،خودمو کشتم یک نیم نگاهم نمی اندازه - خرداد ماه
دستهاشو گذاشته رو ستون سیمانی که زبر است زیر پاهاش هم که زبر انگاری مور مورش شده در نتیجه قیافه اش شده این شکلی -خردادماه
به درخت تنومند تکیه داده مثل اینکه جاش خیلی راحته فکر کرده رو کاناپه نشسته دستش گذاشته رو دسته کاناپه - جنگل نور-خردادماه
نمی دانم رو زمین چی دیده که داره براش نقشه می کشه یک دو سه حمله....- خردادماه
روی یک سنگ بزرگ نشسته کنار غروب دریا داره به باباش نگاه می کنه -ایزدشهر -خردادماه
شکل نخودچی شده داره پرتقالو تو دستهاش فشار میده -خرداد ماه
در این دو عکس دیدم امیرکیان نیست دنبالش گشتم دیدم ماشینش رفته زیر میز خودشم رفته اون زیر وقت مغتنم شمرده داره در خلوت ماشینشو گاز گاز می کنه به روی مبارک هم نمی آورد داشتم دنبالش می گشتم -خردادماه
از خواب بیدار شده بود این عروسک تاکجا کرده بود دهنش فقط دم ماهی بیرون بود تا آمدم ازش عکس بگیرم آورد بیرون صحنه خیلی بامزه ای بود ولی نشد که عکس بگیرم -خردادماه