اميركياناميركيان، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 25 روز سن داره

به قشنگي یک رویا

یادگاریهای تیر ماه

1390/5/24 13:26
نویسنده : مروارید
279 بازدید
اشتراک گذاری

    

   

داشتیم می رفتیم بیرون هویجوری ازش این عکس و گرفتم -تیر ماه

گذاشتم تو جاش بخوابه بازیش گرفته بود هی در می رفت تا بازی کنه یه ذره خواب تو چشمهایش نیست -تیر ماه

این ماشین و خان دائی نادر براش گرفته تا ازش غافل میشوم می رود تو اتاقش و روی کاپوتش بر عکس می شیند مثل کانگورو  در آن حالت موفق نشدم ازش عکس بگیرم چون همش باید مواظب باشم سرو ته نشه بیافتد -تیرماه

اینجا هم که ایستاده کلی داره ذوق می کنه فینگیلی -تیرماه

کلاً به سختی می خوابه یه ذره سرش و می ذاره رو بالشت یهو چشمش می خوره به اسب بازی یا چیزی که براش جالب باشه چهاردست و پا می رود به سمش یه کم بازی می کنه دیگه رو پا بذاری لالایی بگی بند نمی شود هر وقت خودش بخواهد باید بخوابد و بر میگرده اینجا هم آنقدر آتیش سوزونده که دیگه بیهوش شده همچینین خوابیده انگار کوه کنده -تیر ماه

 

هر چی گیرش می آید می کنه تو دهانش اینجا هم داره شاخک این عروسک بدبختو می خورد -تیر ماه

این قوطی خالی و گرفته به دهانش و توش هوم می کنه یه کم صداش توش می پیچد و خوشش می آید و به من هم نگاه می کنه یعنی بخند و تشویقم کن -تیر ماه

یک ماهی هست یاد گرفته اسباب بازیهاش و مثل گربه به دندان می گیرد و چهار دست و پا از این ور اتاق به اون ور اناق می رود و این کار و بی وقفه انجام می دهد تا خسته بشود خیلی دلم می خواهد بدانم تو این لحظه چی تو مغز کوچولوش می گذره که این کار و می کنه اینجا هم دیدم این سگ آبی که دو تای هیکل خودش به دندان گرفته و از اتاقش داره می آورد بیرون و هی خسته می شود و وسط راه ولش می کنه و دوباره با دندان می گیرد خیلی صحنه جالبی بود اصلاً هم از دستهاش کمک نمی گرفت -تیرماه

یک خنده شیطنت آمیز تقدیم شما -تیرماه

در این سه عکس از سر کار برگشته وخیلی خسته بودم و خوابم می آمد ولی از آنجا که گل پسر خوابشو کرده بود و فقط بازی می خواست و با حال و روز من جور نبود گذاشتمش رو تخت تا لااقل همش دنبالش ندوم این ور و اون ور و  دراز کشیدم پائین تختش آقا آقاها از اون بالا هی اسباب بازی می انداختم رو سرم و می خواست دوباره براش پرت کنم بالا و این کار را هی ادامه می داد من نیز هم خندم گرفته بود و هم کلی شاکی بودم خلاصه تا شش بعد از ظهر این رویه ادامه داشت و من بیچاره در خدمت آقا بودم چون در غیر اینصورت با غر آقا مواجه می شدم که رو سرم راه می رفت -تیرماه

در اینجا داره با لبهاش صدا در می آورد یه جورایی تف تف می کند -تیرماه

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

ني ني شكلك
23 مرداد 90 15:58
ني ني شكلك به عنوان مرجع تصاوير زيبا ساز وبلاگ افتخار دارد ضمن معرفي خود از شما دعوت به عمل آورد تا جذابيت وبلاگ ني ني خوشگل خود را با انواع تصاوير در موضوعات متنوع چندين برابر كنيد. ني ني شكلك در لينك بسياري از دوستان جا دارد. با تشكر موفق باشيد.
مامان پارسا
27 مرداد 90 2:31
ماشینتم خیلی نازه مثل خودت شیطونک